سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیوگرافی هومن خلعتبری

 

هومن خلعتبری، نوازنده پیانو، رهبر ارکستر و اپرا می‌باشد.

هومن خلعتبری فراگیری پیانو را از 6 سالگی نزد نیره اسکویی آغاز نموده و بعدها نزد لیلی سرکیسیان و ملیک اصلانیان در پیانو، هارمونی و کنترپوان نزد فریدون ناصری، آهنگسازی نزد احمد پژمان و اصول رهبری ارکستر را از توماس کریستین داوید و حشمت سنجری آموخت.در کنار تحصیل علم موسیقی در محضر این اساتید، حضور و تجربه آکومپایمان شاگردان کلاس آواز خانم آریا زند، مرحوم حسین سرشار و مرحوم احمد پارسی و مرحومه بهجت قصری، مُهر ورود و آشنایی وی به دنیای آواز کلاسیک شد و تجربه آکومپایمان (همراهی خواننده با پیانو) این خوانندگان اپرای تهران (تالار رودکی)، وی را با رپرتوار آواز کلاسیک و اپرا آشنا ساخت. حضور در مستر کلاسهای اساتید پیانو مانند نوین افروز، گرهارد گرت اشلگر و هوتزل، تأثیر به سزایی در ارتقاء دانش و سطح نوازندگی پیانوی وی داشت.وی در طی دوران تحصیلات دانشگاهی، ردیف و دستگاه‌های موسیقی ایرانی را زیر نظر مهربانو توفیق (سه تار) و موسیقی جهانی (کلاسیک) را زیر نظر اساتید دیگر، همچون شریف لطفی، هوشنگ کامکار، دکتر امیراشرف آریانپور و کامبیز روشن روان آموخت و در سال 1375 از دانشکده موسیقی دانشگاه هنر تهران فارغ‌التحصیل شد.

ضبط و اجرای پیانو در موزیک متن بسیاری از فیلمهای سینمایی، آثار تولیدی صدا و سیما و همچنین انتشار 2 سی دی "بارون بارونه" با ویلن حسین یوسف زمانی و "ای وطن" یا تار کیوان ساکت و آواز فاضل جمشیدی از یادگارهای آن دوره می‌باشد.

او طی سالهای 1367 تا 1375 پیانیست ارکستر سمفونیک تهران، آسیستان گرگین موسسیان درگروه کر ارکستر سمفونیک تهران، پیانیست ارکستر و گروه کر فرهنگسرای بهمن زیر نظر مهدی شمس نیکنام و آسیستان توماس کریستین داوید در ارکستر فیلارمونیک جوانان انستیتوی فرهنگی اتریش در تهران بود.

در پی تمام این فعالیتهای آموزشی و فرهنگی، وی در سال 1376 برای ادامه تحصیلات دانشگاهی خود عازم اتریش شد و در دانشگاه هنر و موسیقی شهر گراتس، رهبری کر را زیر نظر Rupert Huber و Johannes Prinz رهبری ارکستر را با A. Tamayou، R. Armanian و Martin Sighard و رهبری اپرا را نزد Wolfgan Bozic و G. Fruhman آموزش دیده و تحصیلات خود را در دو رشته? رهبری کر و رهبری ارکستر؛ با درجه عالی به پایان رسانید. راهنمائی‌های نصیر حیدریان همچنان راه گشا و مورد استفاده وی قرار می‌گیرد.او در کنار رهبری اپرا و کنسرت با ارکستر فبلارمونیک ماریبور، ارکستر دو له سیته? پاریس، ارکستر فیلارمونیک برنو چک، ارکستر ماوارین چک و ارکستر فیلارمونیک زومبتای مجارستان، به عنوان تکنواز پیانو نیز در اروپا، ایالات متحده، کانادا، آسیا شرکت جسته است.

 او به دلیل علاقه? ویژه? به موسیقی مدرن و معرّفی آن، به اجرای آثار آهنگسازان معاصر و جوان همّت گماشته و شمار زیادی از آثار آهنگسازان معاصر برای نخستین بار با اجرا وی ضبط و آرشیو شده است. هومن خلعتبری به عنوان نوازنده پیانو با خانم پری زنگنه و گوگوش نیز در اجراهایی از ایشان همکاری داشته است.

وی از سال 1378 تا 1 138، دستیار ارکستر و رهبر کر فستیوال اپرائی Junger Künstler Graz شهر گراتس در جنوب اتریش بوده و از سال 1383 یکی از بنیانگذاران، مدیر هنری و رهبر فستیوال بین الملی موسیقی کلاسیک قصر کیرشتِتِن Internationaler Klassik Festival Schloss Kirchstetten در شمال اتریش می‌باشد.

 

اپراهایی که به رهبری وی در این فستیوال به روی صحنه آمده عبارتند از:

 

2001 - " ازدواج فیگارو " - موتزارت

2002 - " فلوت سحر آمیز " - موتزارت

2003 - " دون ژوان " - موتزارت

2004 - " آرایشگر شهر سویل " - جواکینو روسینی

2005 - " توسکا (اپرا) " - پوچینی

2006 - " همه زن‌ها اینگونه‌اند " - موتزارت

2007 - " دستبرد به حرمسرا " - موتزارت

2008 - " سیندرلا (اپرا) " - جواکینو روسینی

2009 - " لا تراویاتا " - جوزپه وردی

2010 - " رئیس تئاتر " اثر موتزارت و " اول موسیقی بعداً کلام " اثر آنتونیو سالیری + (مشهورترین قطعات کُر از اپراهای معروف +1

2011 - " خفاش (اپرا) " اثر یوهان اشتراوس (پسر) + (مشهورترین قطعات کُر از اپراهای معروف2)

2012) - " ازدواج فیگارو " اثر موتزارت + (سمفونی شماره 9 (بتهوون

2013 - " ریگولتو " به مناسبت دویستمین سال تولد جوزپه وردی + "تابلوهای یک نمایشگاه" اثر موسورگسکی

2014 - " دون ژوان " اثر موتزارت + " کارمن (اپرا) " اثر ژرژ بیزه - یک شب اسپانیایی

2015 - " اکسیر عشق " اثر گائتانو دونیزتی2016 - " دون پاسکوال " اثر گائتانو دونیزتی

هومن خلعتبری از سال 1378 تا کنون به عنوان رهبر و همکار هنری در اپرای شهر ) فعالیت داشته است.singschule)ودر مدرسه ی آواز این اپرا

اپراهای زیر با همکاری و رهبری وی به روی صحنه رفته‌اند

فصل هنری (میلادی)         نام اپرا   آهنگساز اپرا       اپرانامه (اشعار و متن اپرا) زبان اپرا تاریخ اولین اجرا

2012–13         لاتراویاتا جوزپه وردی        فرانچسکو ماریا پیاوه         ایتالیایی 6 مارس 1853

2012–13         مانون لسکو (پوچینی)        پوچینی  روجرو لئونکاوالو و لویجی ایلیکا      ایتالیایی 1 فوریه 1893

2012–13         اکسیر عشق        گائتانو دونیزتی    فلیس رومانی      ایتالیایی 12 می 1832

2012–13 و 14–2013  هانسل و گرتل (اپرا)        انگلبرت هامپردینک         ادلهایت وته        آلمانی    23 دسامبر 1893

2012–13         ظهور و سقوط شهر ماهاگونی           کورت وایل         برتولت برشت     آلمانی    9 مارس 1930

2012–13         بانوی زیبای من     فردریک لوو        آلان جی لرنر       انگلیسی 15 فوریه 1956

2013–14         لا بوهم  پوچینی  لویجی ایلیکا و جوزپه جیاکوزا          ایتالیایی 1 فوریه 1896

2013–14         سوگلی   انگلبرت هامپردینک         آلفونس رویر و گوستاو وَئز            فرانسوی            2 دسامبر 1840

2013–14         فلوت سحر آمیز   موتزارت امانوئل شیکاندر   آلمانی    30 سپتامبر 1791

2013–14         داستان کناره غربی           لنارد برنستاین     استفان سوندهایم           انگلیسی 26 سپتامبر 1957

2013–14         هتل اسب سفید  رالف بناتسکی      رابرت استولز      آلمانی    8 نوامبر 1930

رهبری موسیقی ارکسترال و گروه نوازی ایرانی

گستره رپرتوار وی در رهبری ارکستر و رهبری کر، حاصل روحیه? انتخابگر اوست و شامل طیف وسیعی از سبکهای مختلف مانند موسیقی کلاسیک (اپرا و سمفونی)، موسیقی مدرن و آتونال می‌باشد.

 هومن خلعتبری تحصیلاتش را در زمینه موسیقی سنتی ایرانی (ردیف نوازی) و کلاسیک غربی (رهبری کر و ارکستر) به پایان رسانده، اما بتهوون، واگنر، پوچینی و.. هنوز هم نتوانسته‌اند پیوند او را با موسیقی ایران قطع کنند. در حیطه موسیقی ایرانی، رهبری موسیقی ارکسترال و گروه نوازی ایرانی به این شیوه? کاملاً نوین و معرفی آن برای اولین بار در جهان، در اجرای جدیدترین اثر حمید متبسم، یعنی پروژه? موسیقایی سیمرغ با تکخوانی همایون شجریان، یکی از نکات درخشان این گستره? وسیع می‌باشد.

فعالیت‌های جنبی - برنامه تلویزیونی

از دیگر فعالیت‌های جنبی او در کنار رهبری ارکستر و اپرا، اجرای برنامه بسیار موفق آکادمی موسیقی گوگوش در تلویزیون من و تو 1 به همراه ستاره موسیقی پاپ ایران خانم گوگوش و بابک سعیدی در زمینه موسیقی پاپ است.

 وی با حضور خود به عنوان مربی آواز در این برنامه تلویزیونی، سعی به ترویج آموزش صحیح مبانی موسیقی در بین بیننده‌های این برنامه تلویزیونی، ارتقاء مجدد سطح موسیقی پاپ ایرانی در بین مستعدان و ترفیع سطح فرهنگ شنیداری جامعه دارد. او در گفتگوهای حضوری همیشه اشاره‌ای به انگشتان دو دست می‌کند و می‌گوید:«اگر من بتوانم همین تعداد علاقه‌مند رو به راه درست سوق بدهم، برایم کافی است». هومن که در آکادمی گوگوش مربی آواز و اجرای صحنه است؛ برای پرورش هنرجویان، ترانه‌ها را از قدیم و جدید گرفته تا عامیانه و فاخر، زیر و زبر می‌کند تا ترانه مناسب هنرجو را بیابد. هومن آنگونه که خودش می‌گوید همه نوع موسیقی را می‌شنود. او دنیای موسیقائی امروز ایران را صحرای برهوتی می‌بیند که هر از گاهی گلی در آن روئیده می‌شود.

هومن خلعتبری در حال حاضر، رهبر ارکستر فیلارمونیک متروپولین پراگ (جمهوری چک) نیز می‌باشد.


محمدرضا درویشی

 

ام اصلی : محمدرضا درویشی

تولد : 25 مهر 1343 (59 سال) شیراز

ملیت : یران

سبک‌(ها) : سیقی بومی، موسیقی سنتی، موسیقی فیلم

تحصیلات : آهنگسازی

دانشگاه : نشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران

محمدرضا درویشی(25 مهر 1334 شیراز) آهنگ‌ساز، پژوهشگر موسیقی و مؤلف دائرةالمعارف سازهای ایران است.

وی در سال 1357 در رشته آهنگسازی از دانشکده هنرهای زیبای تهران فارغ‌التحصیل شد. او علاوه بر آهنگسازی، از بیست سال پیش پژوهش در موسیقی نواحی مختلف را با سفر به شهرها و روستاهای ایران آغاز کرده‌است.موسیقی کلیدر که بر اساس رمان کلیدر محمود دولت آبادی ساخته شده‌است، یکی از شاخص‌ترین آثار درویشی است.این قطعه بر اساس فواصل نوا نوشته شده و در جاهایی مدلاسیون‌هایی به شور، دشتی، بیات اصفهان و... اتفاق می‌افتد؛ اما بخش آغاز و پایان در پرده‌های نوا نوشته شده‌است. سوییت کلیدر دارای موومان‌های هشتگانه با عناوین سوگنامه? دشت نیشابور، پگاه نیشابور، درو زمین دیمی سوزن ده، پشت دروازه? بیهق، رویارویی سیدشرضا تربتی با گل‌محمد، وداع گل‌محمد، نعش کشتگان و خاتمه است.درویشی درباره این قطعه می‌گوید:

کلیدر یکی از تلخ‌ترین و سیاه‌ترین کارهایی است که در زندگی هنری خود نوشته‌ام. در خود رمان هم چنین است که هرچه داستان جلوتر می‌رود، نسبت‌های بیشتری با تاریکی پیدا می‌کند. نوشتن این قطعه مثل سیاه‌چاله‌ای بود که هر چه در آن جلوتر می‌رفتم، تلخ‌تر می‌شد. من تاکنون قطعه‌ای به این تلخی ننوشته‌ام. این موسیقی برایم عزیز است و آن را با همه? جانم نوشته‌ام.

موسیقی فیلم

درویشی موسیقی متن فیلم‌های زیر را ساخته‌است:

سال       فیلم        کارگردان توضیحات

1375    کیسه برنج           محمدعلی طالبی    

1378    تخته سیاه سمیرا مخملباف     

1379    قطعه ناتمام           مازیار میری        

روزی که زن شدم  مرضیه مشکینی   

سفر قندهار           محسن مخملباف    

1380    بمانی      داریوش مهرجویی 

1381    دو فرشته محمد حقیقت        

1382    بر بوم زمان (اپیزود اول)      محمدتقی راوندی   

بر بوم زمان (اپیزود دوم)      محمدتقی راوندی   

بر بوم زمان (اپیزود سوم)     محمدتقی راوندی   

پنج عصر            سمیرا مخملباف      انتخاب موسیقی

1383    اسامه      صدیق برمک       

1384    شهرآشوب            یدالله صمدی        

شاعر زباله‌ها        محمد احمدی        

به آهستگی           مازیار میری        

1386    حقیقت گمشده        محمد احمدی        

آتش سبز  محمدرضا اصلانی 

1387    وقتی همه خوابیم    بهرام بیضائی       

1388    کشتزارهای سپید    محمد رسول‌اف     

1389    پریناز     بهرام بهرامیان      

باد و مه   محمدعلی طالبی    

آلبوم‌های «گنبد مینا» و «جان عشاق» حاصل همکاری وی با پرویز مشکاتیان است.

کتاب‌شناس

بیست ترانه محلی فارس

تاریخ انتشار: 1363

 

هفت اورنگ

تاریخ انتشار: 1370

نگاه به غرب

تاریخ انتشار: 1373

درباره هنر و ادبیات

تاریخ انتشار: 1373

مقدمه‌ای بر شناخت موسیقی نواحی ایران

تاریخ انتشار: 1373

نوروزخوانی

تاریخ انتشار: 1376 پژوهش: محمدرضا درویشی

ناشر: آروین

تاریخ انتشار: چاپ اول، 1376

تعداد صفحات: 62

کتابی متفاوت و با قطع کوچکتر از جیبی که شاید کمی عجیب به نظر آید. اما این نکته کتاب را نامتعارف و قابل توجه نموده است. کتاب نوروزخوانی گلچینی است از بیست و پنج نغمه بهاری و نوروزی از نواحی مختلف ایران.

فهرست کتاب

دیباچه

جشن نوروز

نوروز خوانی و نغمه‌های نوروزی

آئین نوروز خوانی

ترانه‌های بهاری

ردیف دستگاهی

نمایش‌ها و خرده‌نمایش‌های منسوخ شده

جدول آوانگاری

ترانه‌های نوروزی و بهاری (ترانه‌های مناطق گیلان، تالش، مازندران، جنوب خراسان و بستک هرمزگان)

در بخش جشن نوروز و نوروز خوانی، مؤلف به اجمال به شرح آئین‌ها، جشن‌ها و ترانه‌های نوروزی پرداخته و به تفکیک و مختصر موضوعات را بررسی نموده است.

در بخش ترانه‌ها، 20 ترانه آوانویسی گردیده و ضمن نوشتن اشعار در زیر آوانویسی‌ها، اصل اشعار و ترجمه آن‌ها در صفحه مقابل آمده است.

همان‌گونه که در دیباچه کتاب آمده است:

نوروزخوانی دربرگیرنده بخشی از فرهنگ گرانبهای موسیقی نواحی ایران است، سبزدرسبز و تِذکارگونه از جشن بزرگ و آئین کهن ایرانیان، رستاخیز طبیعت و آفرینش حیات، زندگی و انسان. (صفحه 5)

این کتاب به خاطر قطع متفاوت و موضوع آن، کتابی قابل توجه برای پژوهشگران، علاقه‌مندان به فرهنگ و ادبیات ایران و دانشجویان و محققان موسیقی به شمار می آید.

موسیقی و خلسه

ذکرهای مراسم گواتی بلوچستان

پژوهش: محمدرضا درویشی

ناشر: موسسه فرهنگی و هنری ماهور

تاریخ انتشار: چاپ اول، 1378

تعداد صفحات: 55

کتابی کم حجم که به زبانی ساده روایتی از مراسم گواتی بلوچستان و موسیقی آن را ارائه می دهد.

فهرست کتاب

 

مقدمه

یادها و خاطره‌ها

قصیده شیخ عبدالقادر گیلانی

ذکرهای مراسم گواتی بلوچستان (کلیات)

ذکرهای مراسم گواتی بلوچستان (آوانویسی و متن)

ذکرهای مراسم گواتی بلوچستان (تصاویر)

نویسنده در مقدمه به انگیزه نگارش کتاب پرداخته و روش تدوین کتاب را تشریح نموده است.

در بخش یادها و خاطره‌ها، با روایتی توصیفی از یکی از سفرهای مؤلف به بلوچستان و برخورد او با مراسم گواتی مواجه می‌شویم: شبی بود فراتر از نیمه بر ساحل دریای عمان و بندر خموش که از روز زیباتر می‌نمود، زیرا دردها در هجوم تاریکی خاموش گشته و در انتظار فردایی دگر بودند. فردایی شاید بسان دیروز برای بیابان‌نشین‌های بلوچ.

(از فصل یادها و خاطره‌ها صفحه 14)

در بخش کلیات، مؤلف به تشریح مراسم گواتی به زبانی ساده و روان پرداخته و نحوه انجام مراسم، مراحل آن و موسیقی و سازهای مورد استفاده در آن را بیان نموده است.

متن ذکرها و آوانویسی آن‌ها به روش خاص، از ذکرهای اجرا شده توسط خلیفه شهمیر بلوچ مالداری در چابهار بخش دیگر این کتاب را تشکیل می دهد.

پایان بخش کتاب، تصاویری از مراسم گواتی است که بر جذابیت کتاب و ارتباط با محتوای آن افزوده است.

از میان سرودها و سکوت‌ها

از میان سرودها و سکوت ها

گزیده‌ی نوشتار و گفتار محمدرضا درویشی

ناشر: موسسه فرهنگی و هنری ماهور

تاریخ انتشار: چاپ اول، 1380

تعداد صفحات: 296

این کتاب گزیده مقاله‌ها، سخنرانی‌ها و گفت‌گوهایی است که محمدرضا درویشی طی سال‌های 1367 تا 1379 در مطبوعات، همایش‌ها و کنفرانس‌ها با موضوعات گوناگون پیرامون موسیقی ارائه داده است.

خواستم فرازهایی از آنچه اندیشیده‌ام و تابلوهایی از آنچه در طول بیست سال در آن‌ها زیسته‌ام را به تماشا بگذارم. این نوعی فرافکنی است و نوعی خلاص شدن از انگاره‌های موزون و گاه ناموزون که خود پاره‌هایی از زندگی فکری و هنری یک انسان است.

(از مقدمه مؤلف در ابتدای کتاب)

کتاب از سه بخش اصلی تشکیل یافته است:

مقاله (مقاله‌های منتشر شده در مطبوعات و جراید از 1369 تا 1379)

سخنرانی (سخنرانی در همایش‌ها، جشنواره‌ها و سمینارها)

گفتگو و اظهارنظر (گفتگو با خبرنگاران، روزنامه‌نگاران و منتقدین)

کتاب از میان سرودها و سکوت‌ها از جنبه‌های مختلف حائز اهمیت است. از سویی میتوان با مجموعه‌ای از آثار منتشرشده مؤلف طی 15 سال گذشته در مطبوعات روبرو گردید. دغدغه‌ها، گرایش‌ها و سمت و سوی فکری محمدرضا درویشی از جمله مسایل دیگری است که در این کتاب می‌توان به‌خوبی با خط سیر مشخص و روشن آن‌ها آشنا شد.

 مباحثی از قبیل هویت، فرهنگ، لزوم شناخت و تفکر در عرصه موسیقی ایران مطالبی است که در این نوشتارها روی آن‌ها تأکید شده است.

عناوین برخی مقالات:

موسیقی محلی ایران، سنت یا نوآوری

آواز داد اختر، بس روشن است امشب

ریشه در زخمه‌های نهان

مجنون مائیم و لیلی معنویت فراموش شده

عناوین برخی از سخنرانی‌ها:

حماسه و حماسه‌سرایی در موسیقی ایران

سازی که مقدس شمرده می شود

آئین خنیاگری و نغمه‌های نوروزی

عناوین برخی گفتگوها:

زمستان؛ تلخ و یخ‌زده، یک موسیقی خاکستری

نیاز امروز و هویت دیروز

پوشالِ لای ظروف چینی

موسیقی ایرانی و هویت ملی

برای من پرداختن به موسیقی به منزله پرداختن به یک حرفه نیست، پرداختن به یک هنر به مفهوم مصطلح آن نیزنیست. یکی دانستن یا همسو پنداشتن هنر و حرفه نیز مورد نظر نیست. موسیقی برای من ابزاری نیست که بتواند صرفاً احساس را بیان کند و ابزاری نیست که بتواند صرفاً اندیشه را انتقال دهد. زیرا به گمان من بیان احساس و بیان اندیشه به تنهایی قلمروهای محدودی هستند که از پهنه بی‌پایان حیات. موسیقی برای من مهم‌ترین انگیزه برای تداوم زندگی است با همه ابعاد آن و شاید بدانیم که ابعاد زندگی - و نه تنها زنده بودن - بسیار پیچیده و رنگارنگ است.

... وقتی به گذشته می‌نگرم، می‌بینم که با وجود فراز و نشیب‌ها توانسته‌ام زندگی کنم و فقط زنده نباشم و تلاش من در راستای دستیابی به انعکاس‌ها و جنبه‌های متنوع وجود انسانی بوده است.

(از متن کتاب، صفحه 44)

دائرةالمعارف سازهای ایران (1)

سازهای زهی، مضرابی و آرشه‌ای نواحی ایران

تاریخ انتشار: 1380

دائرةالمعارف سازهای ایران (2)

پوست‌صداها و خودصداهای نواحی ایران

تاریخ انتشار: 1384

سازشناسی ایرانی

نویسندگان: ارفع اطرایی? محمدرضا درویشی

تاریخ انتشار: 1388

تعداد صفحات: 256

این کتاب که به مطالعه ی سازهای ایران می‍پردازد? براساس سطح نیاز و برنامه‌ی دوره‌ی متوسطه‌ی هنرستان‌های موسیقی کشور طراحی و تالیف شده است و از این رو در همه‌ی موارد سعی در ایجاز و حتا حذف پاره‌ای مسایل فراتر از سطح و نیاز هنرجویان دارد.

 کتاب سازهای ایران در دو فصل تنظیم شده است. فصل اول به مطالعه‌ی سازهای مورد استفاده در موسیقی کلاسیک ایرانی ـ یا مبتنی بر موسیقی کلاسیک ایرانی ـ اختصاص دارد و فصل دوم به مطالعه‌ی اجمالی سازهای مورد استفاده در موسیقی اقوام و نواحی مختلف ایران می‌پردازد.

 هدف این کتاب آشنایی با سازهای ملی و نواحی ایران از طریق مطالعه‌ی خصوصیات ظاهری? تکنیک‌های اجرایی? کوک? دستان‌بندی? جنس مواد به‌کاررفته در ساختمان ساز و موقعیت‌های اجرایی سازها به منظور درک بخش مهمی از سنت موسیقی ایرانی است.

 

https://deconik.net/blog/cat/biography/post/darvishi/


سیما بینا

 

سیما بینا در 14 دی 1323 در بیرجند خراسان متولد شد .ایشان فرزند احمد بینا و پوراندخت ایران نژاد، بانویی فرهیخته از اهالی کرمان است. سیما بینا نوازنده، نقاش، آهنگساز و خواننده آوازها و ترانه‌های محلی ایرانی است. 
 از کودکی کنار احمد بینا پدری که استاد موسیقی سنتی و شاعر و آهنگ ساز ترانه های اولیه او بود رشد کرد.در سن 9 سالگی همکاری رسمی خود را با رادیو ایران برنامه کودک آغاز نمود.
 
از همان دوران نزد اساتید و مشاهیر موسیقی به آموزش ردیف های موسیقی سنتی و آوازی پرداخت و چندی به شاگردی استاد جواد معروفی و استاد زرین پنجه دو شخصیت بزرگ موسیقی ایران در آمد .دیری نگذشت که در برنامه موسیقی ویژه ای بنام گلها صحرائی به اجرای نغمه های محلی در رادیو ایران پرداخت.صدای او در این برنامه برای بیش از دو نسل از مردم خاطراتی فراموش نشدنی به جای گذارده است .
 
سیما بینا پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه تهران در رشته نقاشی ، آموزش موسیقی سنتی خود را در خدمت یکی از قدیمی ترین و آگاه ترین موسیقیدانان آواز سنتی ایران استاد عبدالله خان دوامی کامل نمود .از آن پس علاوه بر اجرای مستمر موسیقی و آواز سنتی به تحقیق و جمع آوریترانه ها و آوازهای محلی پرداخته است.سیما بینا جهت ارائه و حفظ این گنجینه های ملی با تکیه بر اندوخته ها و اطلاعات موسیقی اش به باز سازی و تنظیم دوباره آنها پرداخته و در واقع با پژوهش و ارائه موسیقی خاص خود جایگاه منحصر به فردی در تاریخ موسیقی محلی ایران کسب نموده است.
   
چگونگی فراهم آمدن موسیقی سیما بینا از زبان خود هنرمند گلهای صحرائی عنوان موسیقی من است .آهنگ ها و ترانه هایی که رنگ و بوی کوه ها و دشتها ی سر زمین ما را دارد.آنها را شخصا از میان مردم با ذوق روستاها چیده ام.به این ترتیب : به شهرها و روستاهای اطراف ایران و به خصوص خراسان که سر زمین اجدادی من است سفر میکنم.نغمه ها و آهنگهای منطق دور افتاده ای را که بسیار قدیمی و همچنان بکر و دست نخورده در میان مردم آن منطقه باقی مانده است گردآوری و ضبط میکنم.همه این نغمه ها و ترانه ها زیبا و دلنشین است ولی من آنهایی را که با صدای خودم بیشتر هماهنگی دارد بر می گزینم.
 
اشعار این آهنگها در واقع همان دوبیتی های محلی و عامیانه ای است که در میان توده مردم سروده شده و در همان منطقه معمول است از میان این سروده های محلی آنچه را برای اجرای من مناسب تر است گلچین میکنم.ولی گاه لازم می دانم که با کلامی نو پیامی از حال و روزگار خودمان را در آواز بگنجانم زمینه این کار را در موسیقی شمال خراسان بیشتر یافته ام .
 
آهنگهای محلی ضمن زیبائی و دلنشین خود گاهی بسیار یک نواخت و طولانی است .در این مورد شیوه های مختلفی را بکار می گیرم یکی این که جمله های از یک آهنگ محلی دیگری را در میان ترانه ام با ظرافت و هماهنگی می گنجانم . گاهی ریتم آنرا در چند جمله عوض میکنم و یا در جائی با یک دوبیتی و آواز محلی یا همخوانی کر .... این یکنواختی را تنوع می دهم.بد نیست در اینجا اعتراف کنم پدرم گاهی جمله ای شعر و یا آهنگ در میان ترانه های محلی من نهاده است .
 
 
و در سالیان سال از اجرای اولیه آن قطعات گذشته است . اکنون هماهنگی و بجا بودن آن را احساس میکنم به گونه ای که با اصالت تمام جز بافت آهنگ و ترانه شده است.بسیاری از آهنگهای محلی بیرجند را که در کودکی و نوجوانی خوانده ام از پدرم شادروان احمد بینا که خودش از مردمان با ذوق خراسان و شهر بیرجند بود و بسیاری از آهنگهای محلی خراسان را می دانست آموخته ام .
 پدرم در بسیاری از سفر های پژوهشی که از نوجوانی آغاز کرده بودم مرا همراهی می کرد و در واقع او بود که این وظیفه را بر عهده من نهاد.

مصطفی کمال پورتراب

 

از سال 1324 به صورت مستمر تدریس را آغاز کرد و از سال 1350تا 1352 مدیر هنرستان موسیقی بود. پس از انقلاب به تدریس هارمونی، کنترپوآن و تئوری موسیقی در کلاس خصوصی خود و بعدها دردانشگاه هنر و دانشگاه آزاد پرداخت. او در حال حاضر نیز به تدریس  در دانشگاه آزاد اسلامی و کنسرواتوار تهران مشغول است.

 

از آثار او می توان به قطعاتی چون قطعه ای در چهارگاه (1955)، سونات ویولن و پیانو در دومینور (1959)، سه قطعه برای گروه خیام (1969) سوئیت هفت پیکر در نه قسمت برای ارکستر سمفونیک (1970)، مارش در ماژور برای ارکستر سمفونیک (1973)، رقص پریان در فامینور (1980)، آواز بی گفتار دو قطعه برای ارکستر زهی (1980) و.... اشاره کرد.

از آثار مکتوب او نیز می توان به آثاری چون تئوری موسیقی، مبانی آهنگسازی، تجزیه تحلیل موسیقی برای جوانان ( ترجمه اثر لئونارد برناشتاین از انگلیسی)، حل المسائل تئوری (ترجمه اثر اثر پرتسولی از ایتالیائی)، هارمونی مدرن (ترجمه اثر ایگل فیلد هال از انگلیسی)، هارمونی کلاسیک (ترجمه اثر سی.اچ. کیتسون از انگلیسی)، آهنگ های برگزیده ایگلفیلد هال، کنترپوان به زبان ساده (ترجمه اثر استاکز از انگلیسی) و...  اشاره کرد.

دکتر پورتراب عضو شورای عالی خانه موسیقی است و در تدوین نخستین کتاب درسی با تئوری موسیقی ایرانی که هم اینک در هنرستانها تدریس می شود، سهمی جدی داشت.

 


بیوگرافی محمود شاطریان

 

 

محمود شاطریان (زاده 1944 تبریز - درگذشت 2006 تبریز) آهنگساز، نوازنده و استاد تار بود. محمود شاطریان نقش بسیار مهمی در زنده ماندن و حفظ موسیقی آذربایجانی در ایران داشت. همچنین وی از فعالان در ارکستر رادیو و تلویزیون بود.استاد از جوانی نزد استاد عیسی خان باربد و سپس استاد عبدل آقا یزدانی به آموزش تار آذربایجانی پرداخت. 
در سالهای جوانی و قبل از انقلاب در گروههای گوناگونی به نوازندگی پرداخت که از مهمترین آنها میتوان به ارکستر فرهنگ و هنر به رهبری آساتور صفریان و رادیو تلویزیون تبریز همراه با بزرگانی چون استاد بیگجه خانی اشاره نمود. 
 
بعد از انقلاب وممنوعیتهای وسیع در حوزه موسیقی استاد مدتی با گروهی همکاری نکرده و سپس به مدت دو سال به ترکیه مهاجرت نمود و در گروه های مختلفی مشغول به کار شد. 
از دوران اجراهای چشمگیری به یادگار مانده است. بعد از بازگشت به تبریز در اوایل سال 1360به امر آموزش موسیقی اهتمام ورزید و در خانه شخصی اش به آموزش مبادرت ورزید و تقریبا موزیسینهای نسل اول بعد ازانقلاب را پرورش داد. با اعلام آزادی موسیقی در سال 1366 استاد اولین آموزشگاه تعلیم موسیقی را در آذربایجان جنوبی بنیان گذاری نمود که این آموزشگاه هم اکنون نیز از سوی فرزند استاد اداره میشود. 
 
از میان شاگردان نسل اول ایشان میتوان به استاد حیدر علی هادی،آیدین شاطریان، اکبر شریفی، دکتر رضا حسینی بقانام، شهریار صدیق، وحید حسینی، پرویز عرب و غیره اشاره نمود.ایشان اولین ارکستر نوجوانان صدا و سیمای تبریز را بنیان گذاری و رهبری نمود. در سال 1370 اولین ارکستر دختران آذبایجان ایران را بنیان نهاد. اکثر شاگردان ایشان از بهتریننوازنده های ایران و آذربایجان بوده و در مراکز آموزشی مشغول تعلیم موزیسینهای جوان میباشند.
 
 
به غیر از نوازندگی شخصیت معلمی استاد به خصوص توجه ویژه ای که ایشان به آموزش آکادمیک موسیقی داشتند، وجه تمایزایشان بود. از ایشان اهنگهای زیبایی همچون ائینالی، ساوالان، آتاجان، گوزل قونچه لر به یادگار مانده است. شاید به گزاف نگفته باشیم که نسل امروز موسیقی آذربایجان جنوبی تا حد زیادی مدیون تلاشهای ایشان و نگاه آکادمیک ایشان نسبت به موسیقی میباشد.
 
 
 استاد پس از یک بیماری چند ماهه در سال 1385 با مشکلاتی جسمی روبرو شده و در بامداد 31 شهریور 1385 دار فانی را وداع گفته و شاگردانش را تنها گذاشت. از ایشان سه فرزند به نامهای مرحوم لاله، استاد آیدین شاطریان و سهند شاطریان به یادگار مانده است.تار و بخشی از وسایل شخصی ایشان در موزه شهرداری تبریز نگه داری میشود.